رعنا جاوید | شهرآرانیوز؛ برای مشهدیها افتخار پوشیدن لباس خدمت حرم امامرضا (ع)، سعادت بزرگی است. لطفی دارد که فقط همان خادمان، طعمش را چشیدهاند. اما محبت امامهشتم (ع) محدود به صحن و ضریح نیست؛ امام فرصتی دادهاند که دیگران هم به زائرانشان خدمت کنند. همشهریانی که شرایط خدمت در حرم مطهر را ندارند، زائران آقا را در خانههایشان تکریم میکنند.
آنان را دعوت میکنند روی فرش خانهشان، میپزند، میچینند و دورشان میگردند تا زائر حضرت رضا (ع) آواره نماند. گاهی نهفقط روزهای دهه آخر صفر، بلکه همه روزهای سال را برای دیدن زائر انتظار میکشند. این روزها لذتبخشترین و شیرینترین دقایق است برای میزبانان زائران امامرضا (ع).
بنا دارند سنت میهماننوازی زائران اربعین کربلا را در شهر مشهد اجرا کنند که یعنی ما هم میزبانی بلدیم و آداب عشق اهلبیت (ع) را میدانیم. چند روز انتهای ماه صفر، مساجد، مدارس، خانهها و مراکز بسیاری آماده میزبانی هستند و این میزبانی هرسال پرشورتر میشود؛ البته هرکدام به اندازه توانشان، تا که قبول افتد و که در نظر آید.
چندان اهمیتی ندارد که چه میکرده و چه شغلی داشته است. مهم این است که نقطه عطف زندگی اش، سال ۱۳۹۸ است که سروسامان دادن به زائران حضرت رضا (ع) را آغاز کرده است. برای او و ستاد زیرمجموعه اش، مهمان نوازی از زائران، همه ایام سال واجب است؛ چه برسد به روزهای آخر صفر.
جوادعلما، مدیر کانون خادمین امام رئوف (ع)، از تشکیل ستاد مردمی اسکان زائران میگوید که کار خدمت به عزاداران امام را جدیتر در پیش گرفته است: «از زمان شروع خدمت تا امروز از مرز ۴۰ هزار نفرشب اسکان رایگان در منازل شخصی عبور کردهایم. تخصص ما اسکان رایگان در منازل است و تفاوتمان با دیگر گروهها این است که در همه ایام سال فعالیت میکنیم. امسال با چهار تشکل دیگر شامل هیئت و کانون فرهنگی، یک ستاد اسکان مردمی صلواتی راه اندازی کردهایم و حوزه کاری مان مدرسه، مسجد، حسینیه و منازل است. دامنه خدمت ما به زائران، شامل ایاب وذهاب، تغذیه و اسکان است، اما خدمات جانبی دیگری همچون خدمات پزشکی و مشاوره را هم در دستورکار قرار دادهایم.»
آن قدر با علاقه خدمت میکنند که هیچ کدام از زوایای خدمت را از قلم نینداختهاند: امسال در کار خود خانواده محوری را تقویت کردهایم. یعنی اعضای ستاد اغلب اعضای یک خانواده هستند؛ مثلا مسئول ایاب وذهاب را یک زوج گذاشتهایم یا بخش دیگری را به یک مادر و دختر سپردهایم. همین طور طرحی را شروع کردیم به نام «سفیر مهربانی»؛ به معنی اینکه هرکه پوستر ما را میبیند، تعهد میکند خدمت به زائران حضرت رضا (ع) را به هشت نفر دیگر اطلاع رسانی کند. همین میشود که به تدریج همه، ما را میشناسند.»
علما و همکارانش موضوع ملی کردن خدمت به زائران حضرت را جدی گرفتهاند. خودش میگوید: برخی افراد که در شهرهای دیگر زندگی میکنند، در مشهد خانه دارند که برای ایام اقامت خود نگه داشتهاند و درواقع در روزهای عادی در خانه بسته است.
با تبلیغات و اطلاع رسانی به آن ها، اکنون تعدادی از آنها کلید خانه خود را دراختیار ما گذاشتهاند و ما در طول سال، زائران را در آنجا رایگان اسکان میدهیم، حتی دراختیار گذاشتن یک خانه هم کمک زیادی به ما میکند. آنها همچنان که روی اطلاع رسانی بر جنبههای دیگر خدمت به زائران فعالیت میکنند، کار اسکان را به طور جدی دنبال میکنند: بانک اطلاعاتی خانههای اسکان زائر هرسال و مدام در حال تغییر است.
پارسال ۹۵ خانه داشتیم، اما امسال عدد را نمیدانم. از یک اتاق در یک خانه برای اسکان داریم تا دفتر کار و ویلای شخصی. ویلاهایی داریم که در مسیر جاده قوچان دراختیار ما گذاشتهاند و زائران پیاده را شبها آنجا اسکان میدهیم. تأمین خوردوخوراکشان هم با خودمان است. شب میخوابند و صبح باز به پیاده روی ادامه میدهند. ما از همه مناطق شهر، خانه برای اسکان داریم. زائرانی را که خودرو دارند، به مناطق دورتر میفرستیم. بعضیها حتی خانه خودشان را خالی میکنند و در این چند روز میروند خانه قوم وخویش تا زائر بی جا ومکان نماند.
خیلیها آنها و ستادشان را از روی تبلیغات در فضای مجازی شناختهاند و هرسال برای دهه آخر صفر به آنها زنگ میزنند و خانه میگیرند؛ اگرچه به گفته علما، اولویت اسکان با زیارت اولیها و نیازمندان است، این قاعده استثنا هم دارد: بنا نداریم زائران آقا را از هم جدا کنیم. پیاده روی اربعین، ممیزی ندارد که ما اینجا داشته باشیم، پس هرچند که میگوییم اولویت با چه کسانی است، همه تلاشمان را میکنیم که زائری در خیابان نماند.
او و همکارانش همه توانشان را گذاشتهاند تا همه شهر را مانند کربلا محل پذیرایی از مهمانان امام رضا (ع) کنند، جوری که همه، خدمت به امام را وظیفه خود بدانند؛ به ویژه در دهه آخر صفر: پارسال یک خانواده از انتهای بولواراندیشه برای سی نفر صبحانه فرنی پخته بودند، همان را گرفتیم و بین زائران ساکن در خانههای منطقه چهنو تقسیم کردیم. خیلیها مکانی برای اسکان ندارند، اما برای توزیع غذا نذر میکنند.
صحبت از خدمت که به میان میآید، با خودمان میگوییم «کاش من هم خانهای داشتم که برای اسکان زائران میبخشیدم!» درصورتی که بخشیدن مکانی برای ساعتی استراحت، گاهی به اندازه چند متر و یک سقف است. بیشتر از خانه بزرگ، یک دل بزرگ میخواهد و یک اراده؛ مانند کاری که حسین قدیمی شصت وهشت ساله برای زائران آقا میکند.
او دو سال است بخشی از پارکینگ خانه اش را که چهل وچندمتری میشود، مسقف کرده و یک سرویس بهداشتی کنارش ساخته است تا زائران را پناه بدهد. شروع پیوستنش برای اسکان زائران، خودجوش بوده است: میرفتم حرم و میدیدم که زائران روی زمین و کنار خیابان و بولوار خوابیدهاند؛ ناراحت میشدم. بااینکه خانهام کوی امیر است و از حرم دور، اما همان زائران را دعوت میکردم به خانهام. کم کم با ستاد اسکان زائران آشنا شدم و حالا با آنها هم همکاری میکنم.
همان فضای خانه را تابه حال به دو تا پانزده زائر اسکان داده است و این روزها هم میزبان یک خانواده شش نفره اهوازی است که زائراولی هستند: «برایم فرقی نمیکند چند نفر باشند؛ همه ایام سال میروم حرم و هر مسافری باشد، میآورم. برای روزهای آخر صفر، یک خانواده اهل بندرعباس خانهام را رزرو کردهاند. دوست دارم خانه همیشه پر باشد».
درمقابل خدمتی که به زائران میکند، تنها منتظر لطف پروردگار است: «همه این مدت اگر کاری کردهام، برای رضای خدا بوده است. به خدا توکل کردهام و اگر ثوابی باشد، عوضش را خودش میدهد. من فقط آنچه خداوند عنایت کرده، در اختیار زائران قرار میدهم».
«از چهارده سال پیش شروع کردیم. با شوهرم سه یا چهار کارتن آبمیوه میخریدیم و در مسیر جاده قوچان بین زائران تقسیم میکردیم. اما چون ازدحام میشد، سال بعد که رفتیم، نیها را به آبمیوهها چسب زدیم که گم نشود و یک کیک کوچک هم اضافه کردیم. درواقع از همانجا راه خدمت را پیدا کردیم. بعد وقتی فهمیدیم زائران پیاده مکانی برای استراحت ندارند، میآوردیمشان خانه پدرم؛ یک خانه ویلایی در منطقه امامت. توی حیاط غذا میپختیم و همانجا توزیع میکردیم.»
پروین سیفی که اکنون مدیر موکب عاشقان امام هشتم (ع) است، به همراه همسر و اعضای خانوادهاش سالهاست خدمت به زائران پیاده امامرضا (ع) را برعهده گرفتهاند، بدون هیچ حامی مالی یا وابستگی به سازمانی. آنها از حدود هشت سال پیش خدمت را در روزهای ولادت و شهادت امام هشتم (ع) ادامه میدهند. او میگوید: «سه شبانهروز پایان ماه صفر به زائران مهمان خود، سه وعده غذا میدهیم؛ اسکان رایگان و خدماتی از این قبیل.»
موکب آنان مکان مشخصی ندارد و هرسال محلی را برای اسکان تجهیز میکنند. امسال مدرسه حاتمی مخصوص خانمها و مدرسه پارسا در بولوار فرامرزعباسی مخصوص اسکان آقایان است. تعدادی هم خادم دارند که با موتورسیکلت در شهر و اطراف حرم میگردند و زائران بیبضاعت را برای آوردن به مدارس هدایت میکنند.
سیفی امیدوار است امسال عدد زائران به هزارنفر برسد: «برای پذیرایی از مهمانان آماده هستیم. در همه این سالها هیچگاه دست از خدمت نکشیدیم، حتی در ایام کرونا هم موکب داشتیم. حالا یک هیئت صاحبالزمان (عج) داریم و موکبی به نام عاشقان امام هشتم (ع) که برای زائران پیاده تلاش میکنیم».
همسر خانم سیفی، گروه دیگری را هدایت میکند. ازآنجاکه محل کارش در مسیر جاده فریمان است، همانجا چندسوله برپا و جای خوابی برای زائران پیاده فراهم کردهاند. او ادامه میدهد: «همسرم و عدهای خادم همراهش، دهه آخر صفر را برای حدود ۳ هزارنفر زائر پیاده، مکانی برای خوابیدن فراهم میکنند.»
همه اینها را تعریف میکند، اما در نهایت وقتی قرار است از علت این همه خدمت بگوید، احساسش در کلام نمیگنجد: «هرچه هست، پای شوق درمیان است. وقتی زائری را میبینیم که آسوده شده و استراحت میکند، تمام خستگی از تنمان بیرون میرود. دیدن همان زائران و حس وحال خوبشان برای ما کافی است که دستمزد خود را از این ایام و صاحبش بگیریم».
رضا علیزاده با ۳۸ سالی که از خدا عمر گرفته، بخشی از خاطرات مهم زندگی اش، سفرهای سالانهای بوده است که زائر پیاده حرم امام حسین (ع) میشد و از آن زیارتها همراه مهر و تسبیح، رسم اهالی آنجا را هم سوغات آورد: «من چند سال اربعین، کربلا بودم. دیدم که مردم آنجا چطور از زائران با جان ودل پذیرایی میکنند.
از پارسال تصمیم گرفتم من هم همان طور میزبانی کنم؛ دست کم به شکرانه همسایگی امام رضا (ع). میخواستم در حد توانم به زائران خدمت کنم؛ برای همین طبقهای از خانه کوچکم را به آنها دادم». بعد از آنکه وارد این مسیر شد، با ستاد مردمی اسکان زائران هم آشنا شد و در واقع به سامان دهی رسید. حالا مداوم همکاری میکند.
به گفته خودش، خانه اش با حرم مطهر ۴.۵ کیلومتر فاصله دارد. یعنی همان جایی که زائران با پای پیاده خودشان را به آسانی به حرم می رسانند. علیزاده از استقبال مردم شهرهای دیگر میگوید: «مهمانانی داشتم که وقتی آمدند مشهد، از این شیوه میزبانی خوششان آمد و بعد اعلام کردند که حاضرند در شهر خودشان، خانه شان را به مسافران کم بضاعت بدهند؛ از شیراز، اصفهان، قم، رامسر و حتی جزیره هرمز افرادی را میشناسم که همین کار را میکنند.»
خودش را یک کارگر ساده ساختمان معرفی میکند که تنها دارایی اش، همان خانه نقلی است و آن را تقدیم زائران امام رضا (ع) کرده است: «در این مدت مهمانان زیادی داشتیم؛ مثلا یک خانواده که برای جراحی قلب یکی از اعضایشان آمده بودند و یک هفته ماندند، به هرحال نمیگذارم خانه خالی باشد. در روزهای دیگر هم دنبال زائر میگردم.
میروم حرم و هرچه مسافر بی جا و مکان ببینم، میآورم خانه. عید نوروز دقیقا همین طور بود. در آن هوای سرد وقتی دیدم زائران در باغچه و خیابان فرش انداختهاند، رفتم سراغ فامیل و آشنا. غیر از خانه خودم، یک اتاق از خانه دایی و خالهام را زائر بردم. دلم میخواهد خانه همه مشهدیها برای زائران آماده باشد.»
علیزاده در پاسخ به این سؤال که چرا به جای اسکان زائران، خانه اش را در طول سال برای کسب درآمد اجاره نمیدهد، با کلامی که از دل برمی آید، میگوید: «باورم چیز دیگری است. هرگاه مشکل مالی داشتم، حل شده است؛ از همان جایی که میگویند درِ غیب. این کارها با زندگی عادی قابل مقایسه نیست. همین که در زندگی و درکنار خانواده آسایش و آرامش داشته باشم، کافی است. این خانه که چیزی نیست؛ ما هرچه داریم از اهل بیت (ع) است.»